دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش| ادبیات نظری و فصل دوم تحقیق پروپوزال

دانلود نمونه مبانی نظری و پیشینه پژوهش , نمونه ای از مبانی نظری تحقیق نمونه پیشینه نظری و تجربی ادبیات تحقیق و پیشینه تحقیق , چارچوب نظری تحقیق ,تفاوت مبانی نظری با چارچوب نظری,دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش

دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش| ادبیات نظری و فصل دوم تحقیق پروپوزال

دانلود نمونه مبانی نظری و پیشینه پژوهش , نمونه ای از مبانی نظری تحقیق نمونه پیشینه نظری و تجربی ادبیات تحقیق و پیشینه تحقیق , چارچوب نظری تحقیق ,تفاوت مبانی نظری با چارچوب نظری,دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش

مبانی نظری فضاهای اقامتی گردشگری و معماری بومی

مبانی نظری فضاهای اقامتی گردشگری و معماری بومی

مبانی نظری فضاهای اقامتی گردشگری و معماری بومی

دسته بندیشهرسازی
فرمت فایلdocx
حجم فایل16.965 مگا بایت
تعداد صفحات43
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

فصل دوم: مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق
2-1-فضاهای اقامتی 11
2-1-1-کاروانسرا 11
2-1-1-1- انواع کاروانسراها 12
2-1-2-هتل 14
2-1-3-متل 17
2-2- گردشگری 18
2-2-1-تعریف گردشگر 18
2-2-2- گردشگری در ایران 20
2-2-2-1- تاریخچه گردشگری در ایران 21
2-2-3- هدف از صنعت گردشگری 22
2-2-4- مزایا و معایب صنعت گردشگری 23
2-3- معماری بومی 24
2-3-1- توجه به معماری بومی در جهان 25
2-3-2- توجه به معماری بومی در کشورهای درحال‌توسعه 27
2-3-3- عدم توجه به معماری بومی 28
2-3-4- انسان و معماری بومی 29
2-3-5- معماری بومی، معماری پایدار 30
2-3-6- تأثیر معماری بومی در گردشگری 31
2-4- بررسی چند نمونه از مجموعه‌های اقامتی 32
2-4-1-نمونه اول 32
2-4-2-نمونه دوم 37
2-4-3-نمونه سوم 40



مقدمه
دل ای سلیم بر این کاروانسرا مبند
که خانه ساختن آیین کاروانی نیست
سعدی
امروزه با هر چیزی می‌توان بافرهنگ کشورهای دیگر آشنا شد که درگذشته این راه فقط از طریق سفر کردن صورت می‌گرفت درگذشته کاروانسراهای ایران هویت معماری و فرهنگ هر گوشه ایران را نشان می‌داد که واژه دیگری که به چنین بناهایی اشاره دارد، «خان» است که در مناطق ترک‌زبان به آن «هان» می‌گویند. معنای اصلی این واژه، هم در عربی و هم در فارسی، خانه است؛ بنابراین، ویژگی‌های ریشه این واژه را می‌توان دست‌کم در تعدادی از ساختمان‌های اولیه‌ای جستجو کرد که به خانه‌ای که برای رفع نیاز مسافران است شباهت داشتند. امروزه در سرزمین ما با رشد مدرنیسم رفته‌رفته از فرهنگ و هویت معماری خود فاصله گرفته و در این فصل سعی بر این داشته تا نگاهی مختصر بر معماری بومی در اقامتگاه‌های ایرانی داشته باشد.(کیانی،1388: 45)

2-1-فضاهای اقامتی
2-1-1-کاروانسرا
کاروانسرا ترکیبی است از کاروان (کاریان) به معنی گروهی مسافر که گـروهـی سفر می‌کنند؛ و سرای، به معنـی خـانـه و مکان. هـردو واژه برگرفته از زبان پهلوی است. .(کیانی،1388: 47)
نیـاز انسان بـه سرپـنـاه و مأمن، نه‌تنها در سرا گاه بلکه در سفـر هم از روزگار باستان موردتوجه بـوده است. در ایران‌زمین، درگـذشته بسیار دور آثار و مظاهری ازاین‌گونه بـناها و استراحتگاه‌های بین راه دیــده می‌شود کـه بسیاری از آن‌ها را می‌توان ازنظر شـیـوه ساختمانی از شاهکارهای معماری وهنـری عصر خـود به‌حساب آورد. احـداث کاروانسرا در منطقه سابقه‌ای بسیار طـولانـی داشته و ساخت آن در جاده‌های کاروانـی به‌منظور استراحت و سرپـنـاه، در ادوار مخـتـلف به‌ویژه دوره اســـلامـــی، از اهمـیـت خـاصــی بـرخـوردار بـوده است. .(کیانی،1388: 65)
کاروانسرایی را که بیشتر برای نگهداری اسب و چهارپایان استفاده می‌شده است رباط می‌گفتند ولی کاروانسرا بیشتر مورداستفاده طبقه اعیان و حکومتی تعلق داشته است نوع سومی نیز وجود داشته که به آن ساباط می‌گفتند ساباط در اصل سایه بان و یا سایه باد بوده است یعنی سایه بانی در مسیر باد، ساباط در مسیر راه‌ها برای استراحت چندساعته و کوتاه‌مدت و بیشتر برای استراحت در روز ساخته می‌شده و فقط طاق یا ایوانی بوده است بدون در و پناهگاه بعضی از ساباطها دارای آب‌انبار نیز بوده‌اند و بعضی دیگر فاقد آب‌انبار بوده و تنها سایه‌بان بوده است. به نظر می‌رسد کلمه رباط نیز واژه‌ای فارسی باشد و نه عربی ممکن است رباط عرب شده ره بان یا ره پات باشد. راه بان یا ره پات همچون خانه راه است. آذر پات و آذرپاتگان هم از این ریشه بوده است. در عربی محلی کلمه کاریان به معنی خانه‌های سرراهی و موقتی نیز از کاروان گرفته‌شده است. کاروان امروزه یک کلمه بین‌المللی است و در بیشتر زبان‌ها وجود دارد.
(هادی زاده کلخکی،1389: 110)

2-1-1-1- انواع کاروانسراها
به‌طورکلی می‌توان کاروانسراها را به دودسته‌ی اصلی تقسیم کرد:
کاروانسراهای درون‌شهری
کاروانسراهای برون‌شهری
ازآنجایی‌که اغلب کاروانسراهای باقی‌مانده در ایران متعلق به دوره صفوی و بعدازآن است، لازم است در تقسیم آن تمامی عوامل از وضع آب و هوایی تا شیوه معماری منطقه‌ای موردبررسی قرار گیرد. در درجه اول کاروانسراهای ایران را می‌توان به گروه‌های زیر تقسیم‌بندی نمود: (هادی زاده کلخکی،1389: 229)
کاروانسراهای کاملاً پوشیده منطقه کوهستانی
کاروانسراهای کرانه‌های پست خلیج‌فارس
کاروانسراهای حیاط دار مناطق مرکزی ایران
گروه آخر ازنظر نقشه به انواع مختلف تقسیم‌بندی می‌شوند.
1) کاروانسراهای مدور: تعداد کمی از کاروانسراهای ایران با نقشه مدور بنیاد گردیده است. این کاروانسراها بسیار جالب‌توجه و ازنظر معماری حائز اهمیت فراوان است.
۲) کاروانسراهای چندضلعی حیاط دار: این گروه از کاروانسراها به شکل چندضلعی (اغلب ۸ ضلعی) و همانند کاروانسراهای مدور بسیار زیبا بناشده‌اند و زمان ساخت آن‌ها دوره‌ای است که در معماری کاروانسراهای پیشرفت فراوانی به وجود آمده است. تعداد آن‌ها مانند کاروانسراهای مدور کم می‌باشد. از نمونه‌های زیبای این گروه، کاروانسرای امین‌آباد، خان خوره، چهار آباده و ده بید جاده اصفهان - شیراز، بنا رویه جاده جهرم - لار است که به فرم هشت‌ضلعی در دوره صفوی ساخته‌شده و نشان‌دهنده شیوه معماری ایرانی است. (همان ،1389: 229)
۳) کاروانسراهای دو ایوانی: همانند مدرسه‌ها و مسجدها و سایر بناهای مذهبی تعدادی از کاروانسراهای ایران را به شکل دو ایوانی به فرم مربع یا مستطیل ساخته‌اند. عموماً ایوان‌های این کاروانسراها یکی در مدخل ورودی و دیگری رو به روی آن قرار دارد. از نمونه‌های باقیمانده این کاروانسراها می‌توان از کاروانسرای خوشاب و کاروانسرای دو کوهک نام برد.
۴) کاروانسراها با تالار ستون‌دار: تعدادی از کاروانسراهای ایران با تالار ستون‌دار بنا گردیده‌اند و از آن‌ها عموماً برای اصطبل استفاده‌شده است. نمونه‌ای از این کاروانسراها عبارت است از کاروانسرای عسگرآباد بین جاده تهران - قم و کاروانسرای خاتون‌آباد در ۲۵ کیلومتری تهران در جاده گرمسار - تهران.
۵) کاروانسراهای چهار ایوانی: در ادوار اسلامی از طرح چهار ایوانی برای بنیادهای مذهبی و غیرمذهبی، مانند مدرسه‌ها، مقبره‌ها، مسجدها و کاروانسراها استفاده گردیده و تقریباً این طرح نقشه ثابتی برای احداث این‌گونه بناها شد، بخصوص از دوره سلجوقی به بعد کاروانسراهای بسیاری با طرح چهار ایوانی احداث گردید که آثار آن در تمامی ایران پراکنده است.
۶) کاروانسراها با طرح متفرقه: این گروه، کاروانسراهایی هستند که نقشه و معماری آن با آنچه در گروه‌های ۱ - ۵ اجمالاً بررسی شد، شباهتی ندارند. کاروانسرای سبزوار و کاروانسرای شاه‌عباسی جلفا از این گروه هستند. (هادی زاده کلخکی،1389: 232)

2-1-2-هتل
انتخاب محلِّ اقامت در هر شهر و کشوری، از اولویت های اصلی گردشگران به شمار می آید . انتخاب هتل به عنوان یکی از مکان های اقامتی خوشایند و پرطرفدار، تصمیم گیری مهمی است که نیازمند ارزیابی دقیق بوده و شناسایی معیارهای آن، می تواند راهنمای مناسبی برای مدیران هتل ها و مسئولان صنعت گردشگری و هتل داری، برای ارائه ی خدمات اثربخش تر و کسب رضایت گردشگران و همچنین، رهنمودی راه گشا برای ارزیابی دقیق تر و مطلو بتر متقاضیان هتل باشد. هر عمل ارادی که انسان انجام می دهد، نتیجه ی یک تصمیم است و در فرایند تصمیم گیری، معیارهای متعددی دخیل هستند. یکی از تصمیم های مهمی که گردشگران اتّخاذ می کنند، انتخاب هتل محل اقامت است . به بیان دیگر، گردشگران با توجه به مواردی، هتل محلِّ اقامت خود را انتخاب می کنند. یکی از اهداف مهم پژوهش حاضر، تعیین معیارهای انتخاب هتل از دیدگاه گردشگرانِ خواستارِ اقامت است. شناسایی معیاره ای انتخاب هتل می تواند به مدیران هتلها و مسئولان دست اندرکار یاری رساند تا بر اساس دیدگاه های مشتریان مستقیم هتل ها و مدلی مدون، در بهبود کیفیت هتل داری و تصمیم گیری های صحیح برای توسعه ی این صنعت، تلاش بیشتری انجام دهند . (Ngai and Wat 2003)

2-1-2-1-انواع هتلها بر حسب ستاره
هتل های 2 ستاره :
تمیزی و راحتی و دکوراسیون منظم و هماهنگ از الزامات این هتل ها می باشد . ارائه رتبه دو ستاره مستلزم داشتن بعضی و نه همه موارد زیر می باشد:
خانه داری بسیار خوب ، دکوراسیون جذاب و وجود تلویزیون رنگی در تمام اتاقها ، مبلمان با کیفیت، دارای رستوران با قابلیت ارایه سرویس در هر وعده غذایی ، استخر شنا ، خدمات رسانی به اتاق ها ، ورودی هتل با ظرفیت مناسب ، تخت هایی با اندازه معمولی و بزرگتر ، سرویس حمام خوب و زیبا ، قفسه های کافی ، امکانات تفریحی ، حوله و صابون با کیفیت بالا ، پرسنل آموزش دیده و لاندری و روم سرویس .(ملاوی،1391: 34)
هتل های 3 ستاره :
در هتل سه ستاره خدمات به طور کامل ارایه می گردد و به طور شایسته مدیریت می شود ، این نوع هتل ها دارای چشم انداز زیبا و امکانات گسترده اند . ارائه رتبه سه ستاره مستلزم داشتن بعضی و نه همه موارد زیر می باشد :
نظافت و خانه داری و نگهداری عالی ، هال ورودی بزرگ با طراحی جذاب ، فضای پذیرش فعال 24 ساعته ، اتاق های بزرگ و راحت ، بدون سر و صدا با نور کافی و فضای نشیمن با دکوراسیون جذاب و گاهی نقاشی روی دیوار، مبلمان با کیفیت بالا ، سیستم مرکزی تهویه هوا و سیستم حرارتی ، اتاق های مفروش شده با کیفیت بالا و دارای تشک های عالی ، ترموستات کنترل درجه دما ، سرویس حمام زیبا که بعضی از آنها دارای وسایل آرایشی ، صابون وحوله با کیفیت عالی است ، دارای سوئیت اتاق لوکس ، محدوده زمانی گسترده جهت سرویس دهی به اتاق ها ، وجود دو دستگاه تلفن در اتاق یکی کنار تخت و دیگری در حمام یا روی میز ، استخر شنا در محوطه ساختمان یا نزدیک آن ، خدمات بیدار کردن ، وجود بیش از یک رستوران با غذای عالی ، امکانات تفریحی برای میهمان از قبیل سونا ، گلف و . . . ارایه خدمات ویژه از قبیل اتاق ملاقات ، پارک اتومبیل توسط مستخدم . (ملاوی،1391: 36)
هتل های 4 ستاره :

مبانی نظری اسکان غیر رسمی، بهسازی و توانمند سازی

مبانی نظری اسکان غیر رسمی، بهسازی و توانمند سازی

مبانی نظری اسکان غیر رسمی، بهسازی و توانمند سازی

دسته بندیشهرسازی
فرمت فایلdocx
حجم فایل3.506 مگا بایت
تعداد صفحات92
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

مبانی نظری
مقدمه 26
3-1 سیر تغییر رویکرد¬های روبرویی با اسکان غیررسمی 26
3-1-1 نادیده گرفتن 26
3-1-2 تخریب و جابجایی 27
3-1-3 مسکن سازی عمومی 29
3-1-4خودیاری 31
3-1-5 زمین و خدمات 33
3-1-6 رسمیت¬بخشی 35
3-2 بهسازی 35
3-2-1 مزیت¬های بهسازی 37
3-2-2 هزینه¬های بهسازی 39
3-2-3 نیاز به امنیت سکونت دربهسازی 39
3-2-4 کاستی¬های طرح های بهسازی رایج 39
3-2-5 رویکردهای گوناگون بهسازی 40
3-2-5-1 تأمین زیرساخت های فیزیکی 41
3-2-5-2 طرح¬ریزی عملیاتی اجتماع- مبنا ( یا طرح¬ریزی خرد) 42
3-2-5-3 دگردیسی فیزیکی از طریق یک برنامه¬یکپارچه 44
3-3 توانمندسازی 45
3-4 بهسازی و توانمندسازی 46
3-5 رویکرد توسعه دارایی¬مبنا 48
3-5-1 سرمایه مالی 49
3-5-2 سرمایه انسانی 49
3-5-3 سرمایه فیزیکی 49
3-5-4 سرمایه اجتماعی 49
3-5-4-1 مفهوم سرمایه اجتماعی 51
3-5-4-2 نحوه پیدایش سرمایه اجتماعی 52
3-5-4-3 اهمیت سرمایه اجتماعی 53
3-5-4-4 انواع سرمایه اجتماعی 54
3-5-4-4-1 سرمایه اجتماعی محروم¬کننده 54
3-5-4-4-2 سرمایه اجتماعی پیوند دهنده 55
3-5-4-5 مؤلفه¬های تشکیل¬دهنده سرمایه اجتماعی 56
3-5-4-5-1 اعتماد 56
3-5-4-5-2 بستگی اجتماعی و هنجارهای نافذ 57
3-5-4-5-3 نهادهای مدنی 58
3-5-4-6 نحوه استفاده از سرمایه اجتماعی 58
3-5-4-7 سرمایه اجتماعی در سکونتگاه¬های غیررسمی 59
3-5-4-7-1 تهدیدهای موجود در برابر سرمایه اجتماعی سکونتگاه-های غیررسمی 61
3-6 رویکرد بهسازی مناسب در شرایط ایران 62
3-6-1 بهسازی جامع مشارکت¬محور 62
3-6-1-1 ضرورت و شیوه مشارکت 63
3-6-1-2 محور بقا 63
3-6-2 ویژگی¬های یک رویکرد بهسازی مناسب در شرایط ایران 64
3-6-2-1 پیروی از رویکرد توسعه¬ای دارایی¬مبنا 64
3-6-2-2 همکاری و هماهنگی نهادهای عمومی و اجتماع 65
3-6-3-3 بهبود پیشرونده و افزایشی 66
3-6-3-4 توجه به افزایش میل به ادامه زندگی در سکونتگاه پس از توانمند شدن 66
3-7 سکونتگاه¬های یأس و سکونتگاه¬های امید 67
3-8 کیفیت¬های فضایی در سکونتگاه¬های غیررسمی 68
3-8-1 مفهوم فضا 69
3-8-2 مفهوم فضای همگانی (عرصه عمومی) 70
3-8-3 مفهوم کیفیت 70
3-8-4 کیفیت¬های فضایی 71
3-8-4-1 تصویر پذیری ذهنی 71
3-8-4-2خوانایی 72
3-8-4-3بستگی 72
3-8-4-4مردمواری 73
3-8-4-5 نفوذپذیری 73
3-8-4-6 قابلیت دسترسی برای همگان 74
3-8-4-7 پیچیدگی 74
3-8-4-8 هم¬سازی 74
3-8-4-9پاکیزگی 75
3-8-5 فضای شهری و فعالیت 75
3-8-5-1 قرارگاه¬های رفتاری 76
3-8-6 کیفیت فضای شهری در بافت¬های ارگانیک 76
3-9 تجارب جهانی 78
3-9-1 سائوپائولو 78
3-9-2 سرمایه¬های نهفته در سکونتگاه¬های غیررسمی کابل و نحوه مواجهه با آن¬ها 85
3-10 جمع بندی 94



مقدمه
مسئله اسکان غیررسمی پاسخ¬های گوناگونی از سوی دولت¬ها و متخصصان در پی داشته است. پاسخ¬هایی که شماری از آن¬ها با گذشت زمان ناکارآمد شناخته شدند و برخی نیز در فرایند مداوم به کارگیری و اصلاح، صیقل خورده و تکامل یافتند. در این فصل پس از بررسی اجمالی روند تغییر نگرش¬ها و رویکردهای روبرویی با اسکان غیررسمی، ضرورت بهره¬گیری از رویکرد بهسازی تبیین می¬شود. با این حال از آن¬جا که بهسازی عنوانی مبهم برای گستره وسیعی از مداخلات در سکونتگاه¬های غیر¬رسمی شناخته می¬شود، ضروری است علاوه بر تشریح انواع بهسازی، با تکیه بر مبانی نظری مرتبط و بررسی شرایط ویژه ایران، رویکردی مناسب برای بهسازی در ایران و به ویژه سکونتگاه¬ مورد مطالعه معرفی و ویژگی¬های آن تبیین شود. همچنین فصل پیش رو شاخص¬هایی برای استفاده در شناخت و ارزیابی سکونتگاه هدف به دست می¬دهد. استخراج چنین شاخص¬هایی با توجه به فرضیات و اهداف پژوهش نیازمند بررسی مفهوم سرمایه اجتماعی و همچنین مروری بر کیفیت¬های فضایی و تأثیرات متقابل فضا و رفتار در خلال این فصل است.

3-1 سیر تغییر رویکرد¬های روبرویی با اسکان غیررسمی
3-1-1 نادیده گرفتن
با توجه به حاکمیت دیدگاه سیاسی- اقتصادی لیبرالیسم در اوایل قرن بیستم، شاید بتوان حداقل دخالت دولت در امر مسکن و سکونتگاه¬های غیررسمی و نادیده گرفتن آنها را نخستین نگرش و رویکرد رایج در این دوران دانست (ایراندوست، 1389، 102). در واقع تا پیش از دهه شصت میلادی، سرمایه¬گذاری دولتی در بخش مسکن غالباً ضروری انگاشته نمی¬شد و این بخش غیر اقتصادی محسوب می¬شد (صرافی، 1381 الف، 8). نادیده گرفتن سکونتگاه¬های غیررسمی که تا اوایل دهه 1970 در بیشتر کشورهای در حال توسعه ادامه داشت، بر دو فرض استوار بود: سکونتگاه¬های غیررسمی، غیرقانونی هستند و سکونتگاه¬های غیررسمی اجتناب-ناپذیر اما پدیده¬ای گذرا هستند (پدیده¬ای که بیشتر به مهاجرت فزاینده روستا- شهری مربوط است) که با توسعه اقتصادی هم در نواحی شهری و هم روستایی برطرف خواهند شد (UN-HABITAT 2003 130).

در نهایت سال¬ها چشم¬پوشی از سکونتگاه¬های غیررسمی در بسیاری از کشورها نه تنها با کاهش آنها همراه نبود، بلکه ابعاد آن را گسترده¬تر کرد. به تدریج وجود سکونتگاه¬های غیررسمی به ویژگی اصلی بسیاری از شهرها به¬ویژه کلانشهرهای کشورهای در حال توسعه بدل شد و با گسترده¬تر شدن پدیده، ناتوانی و درماندگی مدیریت شهری روشن شد. از سوی دیگر، با ظهور چرخه-ای از تولید و بازتولید پدیده، ابعاد اجتماعی، کالبدی و اقتصادی آن بیشتر نمایان شد. هم¬زمان این نظر نیز مطرح شد که رویه دولت¬ها در نادیده گرفتن این سکونتگاه¬ها در شرایطی به قدرتمند شدن گروه¬هایی می¬انجامد که به¬صورت غیرقانونی تصرف زمین¬ها را سازمان می¬دهند. در واقع نادیده گرفتن می-توانست به نحوی به ترویج و تشویق الگوهای غیررسمی کمک کند (پاتر و ایوانز، 1384، 233).
گاه دولت¬ها با آگاهی از سودهای نهفته در سکونتگاه¬های غیر-رسمی که پیشتر از آن¬ها سخن رفت، بر گسترش این سکونتگاه¬ها چشم می¬پوشند. تا از سویی فشارهای ناشی از فقر و نداشتن سرپناه بر نارضایتی عمومی نیفزاید و از دیگر سو نیروی کار ارزان در اختیار شهرها قرار گیرد. این پدیده را نادیده انگاری تشویق آمیز لقب داده¬اند. در حالی که روی دیگر سکه نادیده گرفتن، تنبیهی است. بدین صورت که دولت¬ها برای مقابله با سکونتگاه¬های غیر¬رسمی آن¬ها را نادیده گرفته تا از مسئولیت تامین خدمات برای آن¬ها شانه خالی کنند. هدف دیگری که از این کار دنبال می¬شود به روشنی در سخن شهردار شیراز در مراسم اختتامیه دومین همایش ملی بهسازی و بازآفرینی بافت‌های فرسوده شهری و سکونتگاه‌های غیررسمی در شیراز دیده می شود. وی با بیان اینکه بافت¬های فرسوده و سکونتگاه¬های غیر¬رسمی به عنوان لبه تیغ قیچی، شهرهای کشور را تهدید می-کنند، اظهار داشت: "این بافت¬ها به جای اینکه فرصت مغتنمی برای استفاده باشد سبب نگرانی ما است و برای جلوگیری از گسترش سکونتگاه¬های غیر رسمی نباید تسهیلاتی برای این مناطق در نظر گرفته شود" (www.farsnews.com).

3-1-2 تخریب و جابجایی
تخریب و تخلیه اجباری به عنوان رویکرد رایج روبرویی با سکونتگاه¬های غیررسمی در دهه¬های 1970 و 1980، به¬ویژه در کشورهای با نظام سیاسی متمرکز، حکمروایی و اداره محلی ضعیف، مدیریت شهری غیر دموکراتیک، که در آنها جنبش¬های جامعه مدنی به رسمیت شناخته نمی¬شد و حمایت قانونی در برابر تخلیه اجباری وجود نداشت، به کار گرفته می¬شد (UN-HABITAT 2003 130). در این کشورها در نبود افکار عمومی پرسشگر برای رفع معضل به راه¬حل¬های پلیسی و از بالا دست زدند. با این¬که برای تخلیه اجباری و تخریب محلات فقیرنشین علل مختلفی وجود دارد، معمولا دولت¬ها برای آن سه توجیه ارائه می¬کنند (ایراندوست، 1389، 105-104):
- زیباسازی و بهسازی شهری به ویژه در مناسبت¬های مختلف (مثال:دیدار پاپ از مانیل در دهه 1970 و بازی¬های المپیک سئول در 1988)
- مشکلات بهداشتی برآمده از این سکونتگاه¬ها که مدیریت ناکارآمد کشورهای در حال توسعه برچیدن را بسیار ساده¬تر از بهبود شرایط محیطی سکونتگاه¬های غیر¬رسمی می¬بینند.
- سومین توجیه به مسائل و مشکلات اجتماعی و جرم¬خیزی باز می-گردد، و ازمیان بردن این محلات به عنوان راه اصلی از بین بردن جرم و فساد موجود در آن¬ها شناخته می¬شود.
این رویکرد به جای حل مشکلات سکونتگاه¬های غیررسمی، آنها را به پیرامون شهرها تغییر مکان داد- به حاشیه¬های روستا شهری- جایی که دسترسی به زمین آسان¬تر بود و کنترل برنامه¬ریزی وجود نداشت. رشد فضایی مداوم شهرها سبب وقوع چرخه تخریب و تخلیه¬های اجباری و ایجاد سکونتگاه¬های غیررسمی جدید در پیرامون و خارج از محدوده¬های شهرها شد،یا به زیاد شدن ساختمان¬های مخروبه درون شهرها شتاب بخشید. همچنین تقاضا برای زمین و خانه از سوی فقرای شهری در طول دهه¬های 1970 و 1980، سبب گسترش سریع بازارهای غیررسمی شد (UN-HABITAT 2003 130).
تخریب سکونتگاه¬های غیر¬رسمی تجربه¬ای ناموفق است که به شیوه-های گوناگون توسط دولت¬ها آزموده شده است. با این حال هنوز این سیاست از سوی برخی مسئولان در ایران دنبال می شود. از جمله شیوه¬های تخریب می¬توان، تخریب بدون قید و شرط، تخریب و تلاش برای بازگرداندن به روستاهای مبدا، تخریب با دادن زمین ارزان، و تخریب و انتقال به مجتمع¬های مسکونی ارزان¬قیمت را برشمرد. به هر روی، تجربه چند دهه نشان داد که رویکرد تخریب و تخلیه اجباری راه حل مشکل نیست. همچنینتخلیه اجباری و تخریب سکونتگاه¬های غیررسمی،ساکنان را از سرمایه اجتماعی و اقتصادی موجود محروم می¬کند و نه تنها فقر را کاهش نمی¬دهد، بلکه فقرزاست. زیرا فقرا در تخریب و تخلیه اجباری، منابع درآمد حیاتی، پیوندها و همیاری را از دست می-دهند (Garau 2005 49، به نقل از ایراندوست، 1389، 106). همه تجارب جهانی در این زمینه فاجعه¬بار بوده است و شورش¬های شهری متداول¬ترین واکنش به چنین اقدام نابخردانه¬ای است (پیران، 1387، 16).
در باب آثار ناپسند و فقرزای تخریب و تخلیه اجباری می¬توان این مسئله را نیز اضافه کرد که مسائل مربوط به اشتغال و دسترسی به بازارهای شهری و بسیاری عوامل دیگر، در مکان گزینی این سکونتگاه¬ها، نقشی اساسی دارند و معمولا در فرآیند جابجایی ناخواسته، بسیاری از فرصت¬های مکانی موجود برای ساکنان از دست می¬رود (ایراندوست، 1389، 105-104).

3-1-3 مسکن سازی عمومی
از دهه 60 به بعد، استمرار و تشدید مسأله مسکن موجب توجه ویژه به آن شد و با ایجاد مؤسساتی ویژه کم درآمدها و البته با مشاغل رسمی همچون کارمندان و نظامی¬ها خانه¬سازی اجتماعیسیاست بسیاری از کشورها – به خصوص کشور¬های دارای دولت¬های رفاه – شد. در این سیاست، تولید صنعتی بلند مرتبه و انبوه¬سازی و در نتیجه ارزان شدن ساخت مورد تأکید بود. (مرکز اسکان بشر ملل متحد، 1378، به نقل از: صرافی، 1381، 8 ). اولین تلاش¬ها برای حل مشکل مسکن در کشورهای در حال توسعه، به¬ویژه در طی دهه¬های 1960 و 1970 تقلید از نمونه¬های اروپایی و شروع به ساختن مسکن عمومی بود (UN-HABITAT 2003 124).
از جمله دلایل ناکامی رویکرد مسکن¬سازی عمومی می¬توان به هزینه بالا، استانداردهای غیر واقع¬بینانه، ناتوانی مالکان در پرداخت اقساط، مکانیابی نامطلوب و اغلب دور از مکان کار و مراکز شهری اشاره کرد (گیلبرت و گاگلر، 1375، 221). یکی از مهم¬ترین مسائل در مورد طرح¬های مسکن¬سازی عمومی این است که بیشتر خانوارهای قادر به تأمین نیازهای سکونتی در بازار مسکن از آنها بهره می¬برند، در حالی که امکان دسترسی به این گونه مسکن¬ها برای نیازمندترین افراد وجود ندارد. حتی در مواردی که هدف برنامه¬ریزان تأمین مسکن گروه¬های بسیار کم-درآمد بوده، در نهایت گروه¬های درآمدی بالاتر از این مسکن¬ها استفاده کرده¬اند. از آنجا که فقرا به مسکن به عنوان منبع درآمد می¬نگرند، این خانه¬ها به عناوین مختلف از قبیل فروش، اجاره¬های صوری یا در مواردی با رشوه دادن به مقام¬های اجرایی، به خانوارهای دیگر منتقل می¬شود (لاکویان، 1364، 27-28). حتی در موارد نادری که واگذاری¬ها به تهیدستان شهری صورت گرفته بود، ناتوانی اقتصادی خانوار و عدم تطابق نقشه-های واحدها با سبک زندگی آنها، سبب دست به دست شدن مسکن¬ها و تحقق نیافتن اهداف و برنامه¬ها شد (صرافی، 1381 الف، 8). همچنین منابع در دسترس دولت¬ها برای مسکن¬سازی در راستای تأثیر بر حل مشکل مسکن کافی نیستند- و روشن است که مسکن-سازی عمومی تنها زمانی نتیجه¬بخش است که در مقیاسی بزرگ با مسئولیت دراز مدت دولتی انجام شود (UN-HABITAT 2003 125).
مشکلات پروژه¬های مسکن سازی عمومی تنها به مقولات کمی محدود نمی¬شود. جین جیکوبز معایب پر شماری را برای این پروژه¬ها بر می¬شمرد؛ وی پروژه¬های مسکن عمومی را فاقد حس اجتماعی موجود در شهر¬ها می¬داند؛ جداسازی جمعیت بر مبنای میزان درآمد را نادرست می¬خواند و دست آخر جدا ولی برابر بودن در جامعه¬ای که مردم نیاموخته¬اند که کاست، بخشی از نظم الهی است، را مایهزحمت می¬داند. وی بر این باور است که «جدا ولی بهتر، در هر جایی که جدایی به وسیله یکی از اشکال کهتری تقویت می-شود، یک تناقض ذاتی است» (جیکوبز، 1388، 352). وی پروژه¬های خانه¬سازی عمومی را چنین وصف می¬کند:
"... زاغه ها درون آهن و آجر نو خفه شده¬اند. وحشت و محرومیت پشت آن دیوارهای سرد جدید محبوس شده است. نتیجه تلاش خیرخواهانه اجتماع برای حل یک مصیبت اجتماعی، تشدید سایر بلایا و خلق مصیبت¬های جدید بوده است. اجازه ورود به پروژه¬های خانه¬سازی برای افراد کم¬درآمد، اساسا بوسیله سطح درآمد کنترل می¬شود ... افتراق و جدایی نه به وسیله مذهب یا رنگ بلکه با لبه تیز ساطور درآمد یا فقدان آن اعمال می¬شود. آنچه این گونه بر سر تار و پود اجتماعی می¬آید را باید شاهد بود تا درک کرد. خانواده¬هایی که قادرند و امکان رو به رشد مالی دارند، پیوسته آن¬جا را ترک می¬کنند ... در سوی دیگر ورودی، سطح اجتماعی و اقتصادی دائما پایین و پایین¬تر می-افتد ... تله انسانی شکل می¬گیرد که مصایب اجتماعی را موجب می¬شود و نیازمند مساعدت¬های بی¬پایان بیرونی است" (همان، 303).

مبانی نظری اسکان غیررسمی، تعاریف، ویژگی ها و ریشه ها

مبانی نظری اسکان غیررسمی، تعاریف، ویژگی ها و ریشه ها

مبانی نظری اسکان غیررسمی، تعاریف، ویژگی ها و ریشه ها

دسته بندیشهرسازی
فرمت فایلdocx
حجم فایل46 کیلو بایت
تعداد صفحات25
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

فصل دوم: اسکان غیررسمی، تعاریف، ویژگی¬ها و ریشه¬ها
2-1 واژه¬شناسی 12
2-2 تعریف اسکان غیررسمی 13
2-3 انواع سکونتگاه¬های غیررسمی 13
2-4 ویژگی¬های کلی سکونتگاه¬های غیر¬رسمی 14
2-4-1 ویژگی¬های کالبدی سکونتگاه¬های غیررسمی 15
2-4-2 ویژگی¬های اجتماعی سکونتگاه¬های غیررسمی 15
2-5 ریشه¬های پیدایش سکونتگاه¬های غیررسمی 16
2-5-1 گسترش شهرنشینی 16
2-5-2 شهری شدن فقر 17
2-5-2-1 مفهوم فقر 18
2-5-3 سیاست¬های ناکارآمد زمین و مسکن 18
2-6 روند پیدایش سکونتگاه های غیررسمی 19
2-6-1 تهاجم سازمان یافته 20
2-6-2 تصرف خزنده 20
2-6-3 بازتقسیم زمین (تفکیک غیر قانونی) 21
2-7 پیامدهای شکل¬گیری سکونتگاه¬های غیررسمی 21
2-7-1 بر هم زدن پیش¬بینی¬های برنامه¬های شهری 21
2-7-2 مشکلات و مخاطرات محیطی 22
2-7-3 ناهنجاری¬ها و مسئله امنیت 23
2-7-4 تأمین نیاز اساسی مسکن برای اقشار تهیدست 23
2-7-5 پیشگیری از آسیب¬های اجتماعی 23
2-7-6 توان و نیروی کار اقتصادی 23
2-8 جمع¬بندی

فصل دوم:
اسکان غیررسمی، تعاریف، ویژگی¬ها و ریشه¬ها









پیش از جستجوی راهکار برای هر مسئله¬ای نخست می¬بایست آن را به درستی بازشناخت. از این رو در این فصل به مفاهیم کلیدی و ریشه¬های اسکان غیررسمی پرداخته می¬شود. انواع سکونتگاه¬های غیررسمی شناسایی می¬شود و ریشه¬های پیدایش سکونتگاه¬های غیررسمی معرفی می¬شود. دست آخر پیامدهای مثبت و منفی شکل¬گیری آن¬ها تبیین می¬شود. بدین ترتیب فصل پیش رو می¬کوشد تا شالوده¬ای نظری برای ورود به بحث اسکان غیررسمی فراهم آورد.

2-1 واژه¬شناسی
در زبان انگلیسی واژه¬های بسیاری برای اشاره به سکونتگاه¬های مورد بحث در پژوهش پیش رو به کار می¬رود.از میان این واژه¬ها می¬توان به اصلام ، سکونتگاه¬های خودانگیخته ، غیررسمی ، مهار گسیخته ، موقتی ، نامنظم ، بدون برنامه¬ریزی، غیرقانونی ، خودیار ، حاشیه¬ای و پیرامونی (برک¬پور و اسدی، 1382، 26)،شهر آلونکی ، سکونتگاه کم¬درآمدها و زورآباد اشاره کرد.
از رایج¬ترینواژه¬های به کار رفته برای اشاره به سکونتگاه¬های مورد بحث در پژوهش پیش رو، اصلام است. این واژه در ابتدای قرن نوزدهم میلادی در لندن رواج یافت و به مفهوم اتاقی با وضعیت نامناسب و یا بخش¬ها و محله¬های متروک و نازل شهر به کار گرفته شد. در فرهنگ آکسفورد واژه اصلام به معنای خیابان، کوچه و یا مجتمع مسکونی در بخش پر ازدحام شهر آمده است که طبقه اجتماعی پایین و مردم بسیار فقیر در آن می¬زیند و شرایط زندگی فلاکت¬باری در آنجا جاریست. در اولین اجلاس جهانی شهر در گزارش شهرهای بدون اصلام آمده است: "اصلام مجموعه¬ای از سکونتگاه¬های کم¬درآمدها و مکان زندگی فقرا با شرایط مسکن نامناسب است، و دربردارنده آن دسته از نواحی مسکونی است که زمانی مطلوب و قابل قبول بوده و طی روندی نزولی ساکنان اولیه به مناطق جدید و مناسب¬تر شهر نقل مکان کرده¬اند. در این محله¬ها با گذر زمان از کیفیت مسکن کاسته می¬شود و به واحدهای کوچکتری تقسیم می¬شود و به گروه¬های کم-درآمد اجاره داده می¬شود." تعریفی که به روشنی بیانگر بافت-های فرسوده درون شهرها است که به محلات فرسوده شهرهای اروپای صنعتی قرن نوزدهم ماننده است(ایراندوست، 1389،18-17).
زورآباد یکی دیگر از اصطلاحات رایج سکونتگاه¬های فقیرنشین در کشورهای در حال توسعه است. معمولا ساکنان این گونه مساکن بدون اجازه مالک به غصب زمین و ساخت خانه می¬پردازند. این سکونتگاه¬ها غالبا به روش خودیار و نسبتاآرام و تدریجی ساخته می¬شوند و یا در مواردی در پی هجوم سازمان¬یافته شکل می¬گیرند و گاه به سبب توسعه آشفته و بدون برنامه، سکونتگاه خودانگیخته خوانده می¬شوند(همان،22).
بدین ترتیب اختلاف نظرهایی در باب واژه شایسته برای سکونتگاه¬های تهیدست¬نشین به چشم می¬خورد. این ناهماهنگی¬ها از یک سو برآمده از دگرگونی نگرش¬های صاحب¬نظران در بستر زمان است و از دیگر سو ریشه در جورواجوری سکونتگاه¬هایی دارد که به سختی می¬توان از یک واژه برای همه آن¬ها بهره گرفت. بدین روی در پژوهش پیش رو برای پرهیز از ابهام در به کارگیری واژه¬ها، از عبارت"اسکان غیر رسمی" بهره گرفته می¬شود که دایره پژوهش را مشخص¬تر می¬سازد.

2-2 تعریف اسکان غیررسمی
سکونتگاه غیر¬رسمی، ناظر بر محل اسکان بخشی از جمعیت شهری در جهان سوم است که خارج از بازار رسمی زمین و مسکن و بر پایه قواعد و قول و قرار¬های خاص خود، به دست خود ساکنان این گونه مکان¬ها ساخته شده است(صرافی، 1387، 8). سکونتگاه-های غیررسمی از دیدگاه¬های گوناگونی دسته¬بندی می¬شوند. زاغه، سکونتگاه تصرفی عدوانی و تفکیک غیرقانونی یکی از صورت¬های دسته¬بندی سکونتگاه¬های غیررسمی است که وضعیت کالبدی و شیوه تأمین زمین را مبنای دسته¬بندی قرار می¬دهد.

2-3 انواع سکونتگاه¬های غیررسمی
اسکان غیررسمی در جاها و به صورت¬های گوناگون پدیدار می¬شود. چرا که مکانیابی، پیدایش و گسترش آن¬ها کاملا به ویژگی¬های شهر مادر و تهیدستان وابسته است. جدول شماره 2-1-، عمده-ترین دسته¬بندی¬های اسکان غیررسمی را نشان می¬دهد.
جدول 2-1: عمده¬ترین دسته¬بندی¬های اسکان غیررسمی
شاخص گونه
منشاء و سابقه (سن) محله¬های فقیرنشین مرکز تاریخی شهر
سکونتگاه¬های غیررسمی تثبیت شده
موقعیت مرکزی
جزایر پراکنده
حاشیه¬ای
اندازه و مقیاس سکونتگاه¬های بزرگ
متوسط
کوچک
وضعیت قانونی غیرقانونی
غیررسمی
مراحل توسعه و پویایی و تشخیص جوامع و افراد فاقد انگیزه اصلاح
محله¬های دارای انگیزه فردی و اجتماعی توسعه
محله¬های در حال اصلاح
محله¬های ارتقاء یافته
مأخذ: UN-HABITAT 2003 85، به نقل از (ایراندوست، 1389، 23)

2-4 ویژگی¬های کلی سکونتگاه¬های غیر¬رسمی
" این دسته سکونتگاه¬ها دارای مشخصه¬هایی هستند که از آن جمله می¬توان به موارد زیر اشاره کرد(www.undro.org.ir):
- تنوع ساخت، مصالح ساختمانی و ویژگی¬های کالبدی و اجتماعی سکونتگاه¬ها
- سکونت بدون حق مالکیت قانونی بر زمین و بناهای بدون مجوز ساخت
- موقتی و آلونکی بودن سکونتگاه به واسطه استفاده از آنچه برای ساخت و ساز در دسترس بوده است.
- فقدان برنامه¬ریزی، نامنظم بودن و ماهیت غیررسمی سکونتگاه با منشأ تصرفی جمعی زمین
- ساخت و ساز توسط خود افراد ساکن و با همیاری دوستان و اقوام
- پیوستگی عملکردی با شهر اصلی و گسست کالبدی از آن با تجمعی از اقشار کم¬درآمد
- محیطی با کیفیت پایین زندگی و کمبود شدید خدمات و زیربناهای شهری و تراکم بالای جمعیتی.
ویژگی¬های گفته شده، ساکنان این سکونتگاه¬ها را در مخاطره آسیب¬های اجتماعی و زیست¬محیطی قرار داده و موجب جدایی-گزینی آن¬ها از شهر اصلی شده است".
2-4-1 ویژگی¬های کالبدی سکونتگاه¬های غیررسمی
الگوی ساخت و شرایط محیطی سکونتگاه¬های غیررسمی سبب شده تا ویژگی¬های کالبدی خاص و متفاوت با شهر داشته باشند.
سه شکل کلی الگوی ساخت یا معماری سکونتگاه¬های غیررسمی، که شکل سوم الگوی غالب این نوع اجتماعات در ایران است، عبارتند از (پیران، 1381،13 و پیران، 1387، 17):
1- روستای درون شهری (ساخت مسکن شبیه معماری مسکن روستایی البته با کمی سیمان مخلوط شده با انبوهی خاک به دلیل قیمت)
2- حلب شهرها و حلبی آبادها (ساختن مسکن از مصالح غیرمتعارف از جمله استفاده از حلب¬های روغن¬نباتی)
3- خانه¬های متعارف و بسیار فروتر از سطوح استاندارد و بدون سند تهیدستان شهری که در جاهای مختلف ساخته می¬شوند.

مبانی نظری معماری سنتی و هنرهای سنتی

مبانی نظری معماری سنتی و هنرهای سنتی

مبانی نظری معماری سنتی و هنرهای سنتی

دسته بندیفنی و مهندسی
فرمت فایلdocx
حجم فایل414 کیلو بایت
تعداد صفحات46
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

فصل دوم
ادبیات تحقیق.
2-1نگرشی بر معماری‌سنتی ایران.9
2-1-1 آرایه‌های معماری‌سنتی.
2-1-2 اصول معماری ایرانی و تأثیر آن بر آرایه‌های معماری سنتی
2-1-2-1 مردم‌واری13
2-1-2-2پرهیز از بیهودگی
2-1-2-2 نیارش.14
2-1-2-4 خودبستگی.
2-1-3 تأثیر عوامل اقلیمی بر معماری‌ و آرایه‌های معماری سنتی.
2-2 درآمدی بر هنرهای سنتی ایران.
2-2-1 صنایع‌دستی.
2-2-1-1 ویژگی‌های صنایع‌دستی .
2-2-1 -2صنایع‌دستی از لحاظ روش و تکنیک تولید فرآورده‌های دستی.
2-2-1-3 هنرهای دستی چوبی ایران
2-2-2 پنجره
2-2-2-1 در – پنجره
2-2-2-2 پنجره ارسی
2-2-2-3 روزن
2-2-3 کارکردهای پنجره
2-2-3-1 تزئین بنا .
2-2-3-2 شباک
2-2-3-3 جام‌خانه
2-2-3-4 منظر
2-2-3-5 تهویه.
2-2-3-6 تأمین نور.
2-2-4 نقش پنجره در نمای ساختمان
2-2-5 نقش هندسه در شکل‌گیری.پنجره‌ها
2-3 مصالح به کار رفته در هنر‌های‌سنتی وابسته به معماری سنتی
2-3-1 چوب و دلایل کاربرد آن در گره‌چینی
2-3-2 شیشه‌های رنگی در گره‌چینی
2-3-3 رنگ در معماری.
2-3-4 آهن در چلنگری.
2-3-4-1 آهن و چلنگری در قرآن.
2-3-5 گچبری.
2-3-5-1 انواع طاقچه‌های گچی
2-3-5-2 یزدی بندی بااستفاده از گچ



فصل دوم
ادبیات تحقیق

2-1 نگرشی بر معماری سنتی ایران
قبل از هرچیز برای پرداختن به تزئینات وابسته به معماری باید مختصری به پیشینه‌ی معماری، در ایران بپردازیم و در ادامه معماری اسلامی را در کنار معماری سنتی معرفی کنیم.
معماری ایرانی سابقه‌ای 7000ساله دارد که در خارج از مرزهای ایران نیز می‌توان آن را دید. این معماری از خانه‌های ساده گرفته تا بناهای عظیم را شامل می‌شود. این بناها دارای مفهوم و مصارف دینی هستند. به نور اهمیت داده شده و عشق به زیبایی در کوچکترین اثر به چشم می‌خورد و زیبایی در نظر ایرانیان به الوهیت بر می‌گردد (نیلفروشان، 12:1386).
بناهای تاریخی معماری ایرانی از همان ابتدا متأثر از مذهب بوده‌اند. ایران باستان در قلب آسیا جای داشت. چین در شرق، هند در جنوب و کلده، بابل، آشور و مصر در غرب، و یونان در شمال غربی ایران قرار داشتند. به گفته‌ی پوپ ایران عناصر معماری کشورهای پیش گفته را در هم می‌آمیخت؛ ولی ویژگی‌های خاص خود را نیز نگه می‌داشت (کاتب،54:1384).
شیوه‌های معماری ایرانی قبل از اسلام شامل شیوه‌های پارسی، پارتی و بعد از اسلام شامل شیوه‌های خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی می‌باشد (نیلفروشان، 12:1386).
در گستره‌ی هنرهای سنتی ایران، معماری جایگاه ویژه‌ای دارد، هر چند هنرهای گوناگون ایرانی، از معماری تا موسیقی و از شعر تا سینما، ظاهری متمایز از هم دارند، ولی دارای وجه مشترک و قدر جامعی در بیان هنرمندان ایرانی محسوب می‌شوند. همه‌ی هنرمندانی که با زبان و بیان خاص خود به عرصه‌ی هنر پای می‌نهند، علی‌رغم تفاوت‌های ظاهری، در اصول و مبانی، سعی دارند از هنر حقیقی، ازلی و ابدی دفاع کنند. این شیوه‌ی بیانی، به هنر دینی نیز تعبیر یافته است، چرا که دین از جهتی ایمان به غیب است، بنابراین هنرمند بدون داشتن ایمان و اعتقاد، نمی‌تواند از پیرایه‌های ظاهری اطراف خود چشم بپوشد و از ظاهر به باطن پنهان بپیوندد. از این روی، یک معمار سنتی ایرانی، در قالب نقوش، رسمی‌بندی‌ها و کژچینی‌ها پویایی تاریخ را رقم می‌زند (مهرپویا،2:1386).
می‌توان در تمامی ادوار و جمیع اماکن جهان اسلام «معماری پنهان» را مشاهده کرد یعنی معماری‌ای که واقعاً وجود دارد، البته نه در زمانی که به ظاهر بنا نگریسته ‌می‌شود و یا نمادی که برای همه و از تمام جوانب قابل رؤیت است؛ بلکه این معماری زمانی حس می‌شود که از درون و با رخنه‌ بدان و تجربه‌ی آن از نزدیک، مشاهده می‌شود(گروپه،9:1379).
این عدم توجه به ظاهر بنا حتی در بناهای سترگی همچون مسجد جامع که بناهای فرعی دیگر (مانند بازار) آن را فرو پوشانده‌اند، بیشتر چشم‌گیر است «پوشیدگی» بناهای عمده با فقدان کامل علائم ظاهری همچون شکل، اندازه، کارکرد و یا مفهوم بنا همراه شده است. حتی اگر بنایی دارای نمای قابل رأیت و درگاه اصلی باشد، باز این ویژگی‌ها چیزی از بنایی که در آن سوی آن نهفته است، را ارائه نمی‌دهد. به عبارت دیگر کمتر بنایی را می‌توان یافت که اشاره‌ای به سازمان‌بندی درونی و یا هدف اصلی بنا داشته باشد و کمتر بنای اسلامی را می‌توان پیدا کرد که ظاهر و بیرون آن خصوصیات درونی آن را بر ملا و قابل فهم سازد (گروپه،10:1379).خانه‌های عهد قاجار نیز دارای این خصیصه می‌باشند.
معماری اسلامی عموما ویژگی‌های اصلی خود را در آن سوی ظاهر نامرئی پنهان کرده است. این معماری، اشکال خود را به‌سادگی حتی بر طبق نیازهای کارکردی تغییر نمی‌دهد، بلکه تا حدودی کارکردهایی از اشکال پیش پنداشته را اقتباس می‌کند که اساسا در بر دارنده‌ی فضاهای داخلی است. عمارت اسلامی بجز، مقبره، آرامگاه و سایر بناهای گنبدی نشان دهنده‌ی کیفیت جهت‌نما و یا محوری نیستند. برعکس، جهت طبیعی و واقعی یک عمارت، اگر واقعا داشته باشد اغلب با جهت کارکردی آن متفاوت است(همان).
عدم اشاره به جهت نما و یا تمرکز در طراحی معماری اسلامی در تمامی ازمنه و در بیشتر بخش‌های جهان اسلام ظاهر شده است؛ این نکته حتی در فقدان تعادل بین بخش‌های مختلف مجتمع‌های ساختمانی دیده می‌شود؛ در معماری اسلامی اصولا بنای اصلی و متمرکزی وجود ندارد از این‌رو افزایش چیزی به پلان اصلی، هرگز قاعده‌ی حاکم بر کل مجتمع و بخش‌های مختلف آن را به هم نمی‌زند (گروپه،11:1379).
تداوم، تعادل، تناسب، تأکید و تنوع معماری ایرانی کم نظیر است عوامل سازمان‌بندی از خط و فرم گرفته تا بافت و فضا و حتی رنگ در این معماری پیرو قواعد خود، قابل مطالعه‌ی فراوان است (مهرپویا،1386،:2).
یکی از مسائل مهم در شناخت معماری سنتی ایران انقطاع فرهنگ معماری سنتی و پیدایش گونه‌هایی از فضاهای جدید معماری شهری است که غالبا با فضاهای سنتی کاملا متفاوت هستند، چون‌که بسیاری از معماران بیش از هر چیز به پدیده‌های شکلی و بصری اندیشیده‌اند و بسیاری از مسائل، مباحث و نکات فرهنگی، تاریخی و اجتماعی را به اندازه‌ی کافی مورد توجه قرار نداده اند (لقایی،1392).
معماری سنتی قبل از پیدایش تکنولوژی و مصالح جدید ساختمانی در تمام نقاط کشور و به هر شکل و به هر کیفیت نوع معماری افقی و باهویت بشمار می‌رفت که در طی سالیان دراز و قرن‌های متمادی مصالح و شیوه‌های فنی ویژه خود را داشت. این نوع ساخت و ساز بومی بسیار به جا می‌نمود و به موقع و کاملا ارزنده و منطقی و گاه نیز بس شکوهمند بود و هنوز هم به عنوان یک معماری شریف و برخوردار از مقیاس انسانی دارای همان ارزش و اعتبار است. تحلیل معماری ایرانی نشان می‌دهد که به رغم کثرت و تنوع و پیچیدگی بناها، اصول و مفاهیم و الگوهایی در طول زمان به گونه‌های مختلف در این معماری به کار گرفته شده‌اند. افزون بر آن این نتیجه به دست آمده که تکامل معماری ایران بیشتر بر تعالی اصولی و مفاهیم و الگوهای جدید در جریان نوعی فعالیت هوشمندانه و ماهرانه معماری استوار بوده است. با پذیرش این امر، می‌توان در معماری امروز ایران نیز به همان اصول و مفاهیم و الگوها پرداخت و آن‌ها را در جریان یک فعالیت خلاق تکامل بخشید و به پیش برد (همان).
در این پژوهش سبک معماری قرن ۱۳ و ۱۴ مورد نظر است. گرایش معماری این دوره را به سبک معماری غربی می‌دانند. این گرایش البته در دوره صفویه، زندیه و افشاریه آغاز شده بود. اما در این دوره شدت بیشتری یافت. با این حال بناهای معماری زیادی هم در این دوره بنا شد که از آن جمله می‌توانیم به کاخ گلستان، مدرسه آقابزرگ، مسجد و مدرسه‌ی سپهسالار، تکیه دولت، دارالفنون، بازار تهران، نگارستان، قصر فیروزه، قصر دوشان تپه و مسجد سلطانی اشاره کرد. از دیگر آثار معروف این دوره می‌توان به خانه‌ی طباطبایی و خانه‌ی بروجردی ساخته‌ی علی مریم کاشانی اشاره کرد(ذکرگو،190:1381).

مبانی نظری موزه علم وفناوری

مبانی نظری موزه علم وفناوری

مبانی نظری موزه علم وفناوری

دسته بندیفنی و مهندسی
فرمت فایلdocx
حجم فایل536 کیلو بایت
تعداد صفحات25
برای دانلود فایل روی دکمه زیر کلیک کنید
دریافت فایل

2فصل دوم: مبانی نظری موزه علم و فناوری
2.1علم چیست؟
2.1.1علم در آینه‌ی هنر
2.1.2علم در آینه معماری
2.1.3معماری و الکترونیک
2.1.4نامادیت
2.1.5حسی بودن
2.1.6چندرسانه‌ای بودن
2.2معماری- مسئله یا پاسخ؟
2.2.1انگاره‌های پنهانی ذهنیت
2.2.1.1پایداری
2.2.1.2پویایی
2.2.1.3تغییر
2.3معرفی موضوع
2.3.1مفهوم موزه
2.3.1وجه‌تسمیه موزه
2.3.2اهداف موزه‌ها بر اساس تعاریف ایکوم
2.4طبقه‌بندی عملکردی موزه‌ها
2.5موزه علوم
2.5.1تاریخچه موزه علوم
2.6.1نمایشگاه دائمی
2.6.2نمایشگاه موقت
2.6.3مرکز اطلاعات
2.6.4بخش‌های تکمیلی
2.7تعاریف و ضوابط تأسیس مراکز تحقیقاتی
2.7.1محقق
2.7.2گروه پژوهشی
2.7.3پژوهشکده
2.7.4پژوهشگاه
2.7.5روش ایجاد واحدهای تحقیقاتی




1-
1 فصل دوم: مبانی نظری موزه علم و فناوری

1.1 علم چیست؟
1.1.1 علم در آینه‌ی هنر
امروزه در زبان پارسی و عربی کلمه (علم) به دو معنای متفاوت به‌کاربرده می‌شود و غفلت از این دو نوع کاربرد اغلب به مغالطاتی عظیم انجامیده است.
1- معنای اصلی (نخستین علم) دانستن در برابر ندانستن است و به همه دانستن‌ها صرف‌نظر از نوع آن‌ها علم می‌گویند و عالم کسی را گویند که جاهل نیست مطابق این معنا، اخلاق، ریاضیات،‌ فقه، دستور زبان، مذهب،‌ زیست‌شناسی، نجوم همه علم‌اند. و هرکس یک یا چند رشته از آن‌ها را بداند عالم دانسته می‌شود.
خداوند به این معنا عالم است و یعنی نسبت به هیچ امری جاهل نیست و برای او مسئله مجهولی وجود ندارد. محتوای قرآن به این معنا علمی است یعنی از مجموعه‌ای از دانستن‌هاست و هرکس آن‌ها را بداند عالم به قرآن است. همه فقها عالم‌اند و هر کس از خدا و صفات و افعال او آگاهی داشته باشد نیز عالم است. دیده می‌شود که در این معنا علم در برابر جهل قرار می‌گیرد. کلمه Knowledge در انگلیسی و Connaissance در فرانسه معادل این معنا علم‌اند.
2- کلمه علم در معنای دوم منحصراً به دانستنی‌هایی اطلاق می‌شود که تجربه مستقیم حس در داوری یا گردآوری‌شان دخیل باشد. علم در اینجا در برابر جهل قرار نمی‌گیرد بلکه در برابر همه دانستنی‌هایی قرار می‌گیرد که محسوس نیستند.
اخلاق (دانش خوبی‌ها و بدی‌ها)، متافیزیک (دانش احکام و عوارض مطلق هستی)، عرفان (تجارب درونی و شخصی)، منطق (ابراز هدایت فکر)، فقه،‌ اصول،‌ بلاغت و… همه بیرون از علم به معنای دوم آن قرار می‌گیرند و همه به این معنا غیرعلمی‌اند. Science در انگلیسی و در فرانسه معادل این معنای علم‌اند.
دیده می‌شود که علم در معنای دوم بخشی از علم به معنای اول را تشکیل می‌دهد و به سخن دیگر علم تجربی نوعی از انواع دانستنی‌های بسیاری است که در اختیار بشر می‌تواند قرار گیرد.
رشد علم به معنای دوم عمده از آغاز دوره رنسانس به بعد است،‌ درحالی‌که علم به معنای مطلق آگاهی (معنای اول) تولدش با تولد بشریت هم آغاز است. همه مدح و تحسینی که در معارف اسلامی در باره علم و عالم رسیده است،‌ و همه ذم و ملامتی که از عالمان بدون عمل شده است و اصولاً هرچه درباره علم و عالم و معنا و صفات و خواص و فضایل و رذایل آن‌ها گرفته شده است، همه ناظر به علم در برابر جهل است نه علم تجربی در برابر علم غیر تجربی.
قرن نوزدهم قرن غرور علم تجربی است، پیروزی‌های علوم در این قرن به خوبی مکشوف بوده. اما نارسایی‌های آن هنوز برای همه مشهود نبوده و خصومت با طبیعت و تسلط بر آن که محرک و هدف کاوش‌های تجربی است برای چشم‌های ظاهربین به شکوفه‌هایی به ثمر نشسته بود. می‌پنداشتند که چندان چیزی نمانده است که کشف شود و تا مدت کوتاهی پرده از راز همه معماهای جهان بر داشته خواهد شد و همه مجهولات به سوهان علم تراش خواهد یافت و بلور شفاف و پرتو خیز دانش چشم همه‌ بالفضولان را خیره خواهد کرد. می‌گفتند جهان یک مسئله مکانیک ساده است و فیزیک آینده اندکی فربه‌تر از فیزیک کنونی است.
می‌گفتند: «نیوتون قوانین حرکت را برای همه زمان‌ها کشف کرده است.» دکارت گفته بود: «به من امتداد و حرکت بدهید جهان را می‌سازم.» ماخ می‌گفت: «به من خط‌کش و ساعت بدهید همه چیز را اندازه می‌گیرم.» ولاپلاس می‌گفت: «حرکت امروز ذرات جهان را معین کنید تا من همه آینده جهان را پیش‌بینی قطعی می‌کنم».
پوزیتیویسم در دامن چنین قرنی و در قلب چنین فضایی پرورش یافت. اندیشه مادر و بنیادین این مکتب این بود که بشر به جزء به دانش تجربی راه به دانش دیگری ندارد. و به گفته برتراند راسل نماینده و سخن‌گوی نامدار این مکتب در قرن بیستم، اگر از چیزی آگاهی تجربی نتوان داشت از آن هیچ آگاهی نمی‌توان داشت. به سخن دیگر اینان علم به معنای اول را معادل علم به معنای دوم گرفتند و بخشی از آن را مساوی همه آن دانستند و هرچه را در قلمرو علم تجربی نمی‌گنجید، در زمره مجهولات و مبهمات در آورند.